جمعه 2 آذر 1397 ساعت 22:06 | نوشته شده به دست
همسفر لیلا محمد لو
| ( نظرات )
حس بخشندگی چقدر زیباست و امسال با تمام قدرت میگویم من انتخاب میکنم فرد ثروتمندی باشم تا با تمام وجودم سال آینده نشان بخشندگی دنوور را همراه با 14 همسفر دریافت کنم...
پنجشنبه 1 آذر 1397 ساعت 11:32 | نوشته شده به دست
همسفر فاطمه شمسیان
| ( نظرات )
خداوند نرخِ سودِ انفاق را از دو برابر تا هفتصد برابر بیان کرده است که این بستگی به میزان شایستگی فرد دارد و شرط تضمین انفاق و بخشش این است که بخششِ مال، بدون منت و بیهیچ چشمداشتی باشد.
پنجشنبه 1 آذر 1397 ساعت 10:37 | نوشته شده به دست
همسفر لیلا محمد لو
| ( نظرات )
در همین افکار بودم که به ناگه در اوج ناباوری تمام وجود خودم را سبک احساس کردم و نیرویی به من گفت پاشو و در صف بایست و خودت را بهعنوان عضو لژیون مالی اعلام کن.
باور نداشتم و نمیدانستم چه باید بگویم، فقط گفتم من هم دعوت شدم...
چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت 17:27 | نوشته شده به دست
همسفر لیلا محمد لو
| ( نظرات )
خدایا این بار میخواهم در بارگاه الهی خودت سرمایه گزاری کنم دستم خالی است و کمکم این سپرده را خدمتت میآورم مرا روسپید کن اگر لایق وام بودم برایم مهیا کن تا شرمندگیام را از بابت همه بدهیها جبران کنم. و از محبتهایی که الآن یک سال و نیم است از کنگره و خانواده کنگره دیدهام بتوانم جبران شایانی بنمایم...
چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت 16:49 | نوشته شده به دست
همسفر فاطمه شمسیان
| ( نظرات )
روزی این قطره قطرههای کوچک، کتابی برای کودکان این سرزمین خواهد شد که داستانهای ناب زندگی کنگرهای را بخوانند و بدانند و عملی در زندگیشان پیاده کنند و ما هم در جهانیشدن کنگره سهم کوچکی داشته باشیم. به امید آن روز.
چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت 14:08 | نوشته شده به دست
همسفر لیلا محمد لو
| ( نظرات )
با خود خیلی درگیر بودم و بالاخره یک روز تصمیم گرفتم که حداقل دو میلیون تومان جور کنم هیچ پساندازی نداشتم، انگشتر روز عقدم را بااینکه خیلی دوستش داشتم و 22 سال بود آن انگشتر را داشتم، ولی با خودم گفتم باید ازآنچه دوست داری ببخشی؛ به فرموده حضرت علی (ع).
سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت 21:47 | نوشته شده به دست
همسفر لیلا محمد لو
| ( نظرات )
در رابطه با حس و حالم در این کار خیر؛ فقط بگویم جنگیدن با نفس اماره است، اما خدا میداند که چقدر خوشحال هستم که خداوند روزی من هم کرد تا بتوانم این قدم خیر و نورانی را بردارم این اولین قدم نورانی است که خداوند اذنش را به من داد.
سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت 14:33 | نوشته شده به دست
همسفر لیلا محمد لو
| ( نظرات )
باید علت این موانع را در درون خودم جستجو میکردم؛ مثل یک تعمیرکار که برای تعمیر یک دستگاه که مشکلی دارد برای تعمیر آن، تمام قطعات آن دستگاه را باز میکند تا علت را بیابد. تمام وجود خود را کنکاش کردم چرا این موانع سر راهم قرارگرفته بود؟ چه فرقی برای من داشت، چند وقت طول کشید تا بدانم گرهٔ وجودیام در چیست؟
سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت 11:58 | نوشته شده به دست
همسفر فاطمه شمسیان
| ( نظرات )
شعفی که از بخشش و انرژیای که دریافت میکنیم، غیرقابل وصف است. ما با خداوندی معامله میکنیم که هیچگونه غلوغشی ندارد و سراسر زیبایی و بخشندگی است و فقط منتظر حرکتی از سوی بندگانش است تا به آنها کمک کند و جایگاهشان را تغییر دهد.
دوشنبه 28 آبان 1397 ساعت 15:53 | نوشته شده به دست
همسفر فاطمه شمسیان
| ( نظرات )
آقای مهندس هم میفرمایند که اگر ما داراییهای خود با هستی به اشتراک بگذاریم، هستی هم گنجهای خود را با ما به اشتراک میگذارد و آنچه از اموالمان برای ما میماند و در جهانهای دیگر به کمک ما میآیند همین کمکهایی است که درراه کمک به انسانهای دیگر و کنگره دادهایم.
دوشنبه 28 آبان 1397 ساعت 11:41 | نوشته شده به دست
همسفر لیلا محمد لو
| ( نظرات )
خدا را برای این توفیق و برای حس و حال این روزهایم شکر میکنم، حسی که اینروزها دارم حسی بسیار شیرین و لذتبخش است و با کلمات، قابلبیان و توصیف نیستو هر کس باید خودش تجربهاش کند؛ ولی بیشترین دلیل حال خوشم برای این است که در کمال شگفتی متوجه شدم خواستهای که آن سالها محال میدانستم با عضویت درلژیون مالی تحققیافته است...
دوشنبه 28 آبان 1397 ساعت 07:23 | نوشته شده به دست
همسفر لیلا محمد لو
| ( نظرات )
من اینتجربه را با حمایت از زمین کنگره کاملاً احساس و باور کردهام هرزمانی که بهزمین کنگره کمک میکنم بهسرعت چندین برابر آن به من بازگردانده میشود یاخیروبرکت فراوانی در زندگیام جاری میشود.
حتی اگر مبلغ پول کم باشدولی به آن خیروبرکت فراوانی داده میشد و حس بینیازی را به وجود میآورد. بخششلذت و حال بسیار خوبی دارد که غیرقابلتوصیف است.
یکشنبه 27 آبان 1397 ساعت 12:25 | نوشته شده به دست
همسفر لیلا محمد لو
| ( نظرات )
تجربهٔ برگشت هزاران برابر از کمک اندکم طی سالهای گذشته به زمین کنگره راداشتم. من هرماه مبلغ بسیار ناچیزی را سعی میکردم حتی در سختترین شرایطپرداخت کنم.
اعتراف میکنم که هرچند ناباورانه بود اما ذهنم به اینکه این اتفاق بازتابِ کمکناچیزم به زمین کنگره است نرسید...